در آستانه ی ماه مبارک رمضان، جمعی از علما، ائمه ی جماعات، مدرسین، مبلغان، طلاب علوم دینی و مردم مؤمن قم و نیز جمعی از ائمه ی جماعات، مدرسین، طلاب و فضلای حوزه ی علمیه ی اصفهان با آیت الله العظمی سید صادق شیرازی دیدار کردند. معظم له در آغاز سخنان خود بر ضرورت توجه بیشتر به ماه مبارک رمضان و بهره بردن از برکات آن تأکید فرمودند؛ ماهی که بر پایه ی سخنان ائمه معصومین سلام الله علیهم اجمعین نباید از غنیمت شمردن تمام این ماه غافل شد. این مرجع تقلید در ادامه افزودند : فرصت ماه مبارک رمضان برای اصلاح نفس یک نعمت الهی است که در تقدیر الهی غیر اختیاری نیست، بلکه در اختیار خود ماست، هرچند دعا و توسل برای کسب توفیق لازم و ضروری است.توجه داشته باشیم که وصف عمده ی قرآن ـ که در این ماه نازل شده است ـ اهتداء و هدایتگری است، چنان که خدای متعال می فرماید: «هدیً للناس؛ هدایتی برای مردم». دیگر این که چون طلب علم بهترین گزینه است در نتیجه تمام عالمان برای مردم الگو هستند و مردم دنبال رو عالمان و پیرو آنانند. این امر مسئولیت عالمان را مضاعف می کند، به همین دلیل اگر رفتار عالمان خوب باشد پاداش اخروی فراوانی به دست می آورند و اگر ـ خدای ناکرده ـ رفتارشان بد باشد وزر و وبال آنان سنگین خواهد بود. معظم له در ادامه از دو نمونه ی عالمِ خوب و غیره یاد کرده، اظهار داشتند: شیخ خِضِر از عالمان دین، فقیهی متبحر و پارسایی مخلص و شاگرد مرحوم سید بحرالعلوم و صاحبِ سرِّ او بود. در بزرگی وی همین بس که از میان چند ده هزار عالمی که در جوار امیرالمؤمنین صلوات الله علیه به خاک سپرده شده اند، وی و شماری دیگر برجسته و نامدارند. او می گوید: سید بحرالعلوم هنگام زیارت مرقد مطهر حضرت امام هادی و امام عسکری علیهماالسلام رو به ضریح و پشت به قبله می ایستاد. روزی حضرت امام زمان عجّل الله تعالی فرجه الشریف را دید که به او فرمودند: «تَنَحّ؛ فاصله بگیر». منظور امام عصر سلام الله علیه وعجّل الله تعالی فرجه الشریف از این سخن آن بود که ضریح روی تمام قبر آن دو بزرگوار را نپوشانده است. علامه همواره این تذکر امام علیه السلام را رعایت می کرد و علت آن را تنها به شیخ خِضِر گفته بود. شیخ خضر نیز پس از رحلت علامه راز این عمل او را آشکار کردند. از این داستان دو مطلب به دست می آید یکی تشرف علامه به خدمت امام عصر عجّل الله تعالی فرجه الشریف و دیگر رازداری مرحوم شیخ خضر است و البته یکی از علل رسیدن شیخ خضر به این مقام معنوی و جایگاه روحانی، شاگردیِ سید بود که تقوا پیشه کرد و بر نفس خود مسلط بود. آیت الله شیرازی از نمونه ی دیگر عالم چون شافعی یاد کردند و فرمودند: وی در علمای عامه ملا و کم نظیر و معاصر امام موسی بن جعفر صلوات الله علیه بود و تا به امروز کتابش برای علما مرجع است. زمانی که حضرت موسی بن جعفر صلوات الله علیه در زندان هارون عباسی انواع شکنجه ها را تحمل می کردند و بنی العباس جمعی از علویان را به امر هارون به بغداد آوردند و قتل عام کردند، روزی در دربار از شافعی پرسیدند: تو در اجماع و مسائل اجماعی وارد هستی. اکنون یکی از مسائل اجماعی را برای ما بگو. وی در حضور هارون و عالمان و رجال دربار گفت: همین شخص، یعنی هارون، امیرالمؤمنین است و در این امر اجماع شده است و هرکه با او مخالفت کند مجازاتش قتل است، این چنین عالم بی تقوا چه شاگردانی تربیت می کند، البته همچون خود. مرجع عالی قدر در ادامه فرمودند: ناگزیریم به دو امر پایبند باشیم: 1. خودمان را بسازیم و بر نفسمان چیره شویم؛ 2. در راه هدایت دیگران بکوشیم. معظم له در توضیح مورد نخست فرمودند: غالباً در برابر یک میکروب به درمان می پردازیم و به این امر اهمیت فراوان می دهیم، حال آن که نفسِ سرکش ما گرگ درنده ای است که در درون ماست. «أعدی عدوک نفسک التی بین جنبیک؛ خطرناک ترین دشمنِ تو نفسِ توست که در درونت نهفته است». پس باید این دشمن سرکش را سرکوب کرد و بیش از سایر بیماری ها به آن پرداخت. امثال سید بحرالعلوم بر نفس سرکش خود چیره شدند، لذا به آن مقامات والای معنوی رسیدند. مرجع عالی قدر در توضیح مورد دوم و ضرورت هدایتگری عالمان و مبلغان دینی فرمودند: هدایتگری دامنه ی وسیعی دارد و تنها به کتاب و منبر محدود نیست، چراکه پرورش استعدادهای دیگران و مانند اینها بُعد دیگر هدایتگری است. امروزه مشکلات هدایتگری با این آزادی هایی که در دنیا و کم و بیش در کشورهای اسلامی وجود دارد، اصلاح و دعوت به حق آسان تر شده است، چیزی که در طول تاریخ بسیار دشوار بود و گاهی به بهای جان انسان تمام می شد. معظم له در ادامه فرمودند: شخصی به حجاج ثقفی گفت: به من صله بده، چرا که در طایفه ام حتی یک نام فاطمه و علی وجود ندارد. حجاج گفت: حتماً چنین می کنم. چه بسا نام علی مایه ی مرگ آدمی می شد... مرجع عالی قدر در ادامه و برای تأکید بر ضرورت هدایتگری فرمودند: هدایت مردم واجب کفایی است، اما تا هنگامی که من به الکفایه نباشد و هدایت فراگیر نشود در حکم واجب عینی است. امروزه از میان میلیون ها شهر و روستا در سراسر کره ی زمین، در کدام یک کفایت حاصل شده و نیازی به هدایت و ارشاد ندارند؟ از این رو در این زمان، سخنرانی، تربیت مردم و دعوت به سوی اهل بیت علیهم الصلاة والسلام بر ما اهل علم و مبلغان واجب عینی است. حضرت آیت الله العظمی شیرازی دام ظله در بخشی دیگر از سخنان خود بر ضرورت مطالعه و تأمل در کتاب شریف «صحیفه ی سجادیه» تأکید کردند و آن را «گنج ناشناخته» خواندند. معظم له در این باره فرمودند: برای عموم مردم این کتاب ناشناخته است و حتی اهل علم نیز بایستی بیش از پیش در مطالب این اثر مبارک تأمل و تدبّر کنند تا معرفت عمیق تر و عبادت ها با روح بیشتر شود. بجاست روزانه مقداری از آن را با دقت مطالعه نماییم، زیرا این کتاب نیروی معنوی و نیز توان های گوناگون علمی ما را می افزاید و در نتیجه، در هدایتگری و تبلیغ تواناتر می شویم. مرجع عالی قدر در این باره از عالمی ادیب و متخصص علوم بلاغی یاد کردند که با خواندن جمله ای از این کتاب شریف، فریفته آن شد و دریافت که محتوای کتاب، گفتار انسانی عادی نیست. او با خواندن عبارت: «أللهم إنی اصول بک عند الضرورة؛ بارخدایا، آن گاه که در ضرورت و شدت ضعف باشم به [مدد قدرت] تو احساس منتهی قوّت می کنم» به مذهب تشیع گروید. آیت الله شیرازی در ادامه سخنان خود بر تأمل و تدبر در قرآن و تلاوت آن و توجه به معانی و تفسیر آیات آن تأکید کردند و این که در این ماه مبارک هرکسی به اقتضای توانش آیات قرآنی را برجسته کند و در آنها تأمل و تفکر کند. مرجع عالی قدر همچنین بر ضرورت اصلاح نفس تأکید کردند و فرمودند: حضرت امام صادق علیه الصلاة والسلام فرمودند: شیطان با پیروان اهل بیت علیهم السلام بیشتر سر و کار دارد و می کوشد آنان را منحرف کند و در این معنا به آیات قرآنی و داستان بلعم بن باعورا درباره ی نفس اماره استشهاد کردند و فرمودند: وی عالمی بود که مراتب والای معنوی و نشانه های خدا را دریافته بود، اما چون اسیر نفسِ اماره شد، مطرود درگاه باری تعالی گردید، چندان که قرآن کریم درباره اش تعبیر سگ را به کار برده است: «فمثله کمثل الکلب؛ مَثَل او مَثَل سگ است». از سوی دیگر رسول خدا صلی الله علیه وآله درباره ی عالم خوب فرموده اند: «ماهی های دریا نیز دعایش می کنند». معظم له در پایان به دامنه ی وسیع هدایتگری اشاره و یادآوری کردند: گاه با هدایتِ یک نفر می توان به مقامات و پاداش های فراوانی دست یافت. به عنوان مثال علی بن مهزیار اهوازی نوجوانی مسیحی بود، اما با هدایتگری یک فرد شیعی یا افرادی به تشیع و مذهب اهل بیت علیهم الصلاة والسلام روی آورد و به چنان منزلتی رسید که امام زمان خود را ملاقات کرد. البته او در این راه صبر و استقامت فراوانی در پیش گرفت. جان سخن، کسی که او را هدایت کرده از پاداشی برخوردار است که اگر هزار بار قرآن را ختم می کرد بدان پایه از پاداش الهی نمی رسید. پس باید با کردار و رفتارمان هدایتگر باشیم و بکوشیم به الگو تبدیل شویم، چه این که امام صادق علیه السلام فرمودند: «کونوا دعاة الناس بغیر ألسنتکم؛ نه با زبان [که با اعمال] خود مردم را به حق دعوت کنید». منبع : شیعه نیوز